رمضانی که گذشت، اولین رمضان  آرامش من بود

سلام و درود فراوان به اعضاء کنگره‌60 و به کسانی که دلنوشته‌ من را می‌خوانند. حرف برای گفتن زیاد دارم و این اولین دلنوشته‌ من در سال جدید است. در ابتدا این سال جدید که از اواسط ماه مبارک رمضان شروع شد را به همه‌ شما تبریک می‌گویم و امیدوار هستم همه آن را به فال نیک گرفته باشید. خیلی خوشحال هستم که سال تحصیلی جدید کنگره شروع شده است و روز شنبه؛ وقتی برای اولین بار بعد از تعطیلات وارد شعبه پرند شدم این خوشحالی همه‌جا موج می‌زد. منتطر دیدن تک‌تک بچه‌های لژیون و راهنمای خودم همسفر مرضیه بودم؛ ولی باز هم دوست داشتم همه اعضاء نمایندگی را ببینم. عده‌ای هنوز از مسافرت نیامده بودند؛ وقتی وارد شعبه شدم ناخودآگاه چشم من به سمت چپ سالن افتاد هنوز دیگ و قابلمه‌های آشپزخانه‌ ماه رمضان در گوشه سالن بود. این صحنه من‌ را به خاطره‌های خوب ماه مبارک رمضان برد. رمضان سالی که گذشت بعد از سال‌ها اولین رمضان  آرامش من بود.

رمضانی بدون دلهره و اضطراب، پر از  زیبایی، پر از عشق و پر از همدلی برای من بود و با این‌که باید افطاری به‌موقع حاضر می‌شد؛ ولی لژیون‌ها برقرار بود. قاب زیبای سفره‌های افطاری این ماه در صفحه‌ خاطرات من حک شده است. هنوز بوی ماه رمضان در شعبه بود. یادم آمد چقدر زیبا همه به هم کمک می‌کردیم سفره افطاری می‌انداختیم و بعد چقدر مرتب همه چیز جمع می‌شد. یادم آمد که چه داوطلبانه غذا‌ها پخته و ظرف‌ها شسته می‌شد. رمضان کجایی که نرفته دلتنگ شدیم. خدایا شکرت بابت مسافرانی که به‌درمان رسیدند و خدمتگزار سفره‌ افطار شدند، خدایا شکر بابت عشق خالصانه همه‌ اعضاء شعبه پرند، خدایا شکر برای همدلی مسافران و همسفران، خدایا شکر برای برگزاری این ضیافت الهی به زیبایی، سپاس از آقای مهندس دژاکام برای این بستر و سپاس فراوان از کسانی که زحمت تدارکات و آشپزی این ماه پرفیض و برکت را به دوش گرفتند و در آخر تشکر می‌کنم از ایجنت و مرزبانان گروه همسفران و مسافران، الهی این خاطرات پرتکرار باد.

نویسنده: همسفر پری رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون تغذیه سالم)
رابط خبری: راهنمای تازه‌واردین همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون تغذیه سالم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند